.: دل نوشته ها :.

.: دل نوشته ها :.

ترکیب و مخلوط تمام آنچه در توان برای ارائه داشته ام
.: دل نوشته ها :.

.: دل نوشته ها :.

ترکیب و مخلوط تمام آنچه در توان برای ارائه داشته ام

القاب و کنیه های امیرالمومنین حضرت امام علی (ع) - عید غدبر میارک

القاب و کنیه های امیرالمومنین حضرت امام علی (ع) - به مناسبت عید غدیر   

 

  

گمان می کنم آن روز آسمان از همیشه آبی تر بود، و خورشید مکه از همیشه نورانی تر، و سنگهای کعبه از همیشه با عظمت و فاخرتر؛ حق هم دارند سنگهای کعبه که به عظمتشان ببالند به زمین و زمان که فخر عالمیان در این خانه پای بر زمین نهاده است.


ذکر لبان محمد(ص) شکر خدا بود و نه تنها محمد(ص) که عرشیان و فرشیان همه دمادم در تسبیح و تعظیم الهی بودند و صد آفرین بر خدای متعال بر چنین بنده ای و مسلمین حاضر در خُم غدیر به او تبریک و تهنیت میگفتند و تنها شیطان و شیاطین بودند که بر سر خود میکوفتند و ناله و شیون میکردند .
 
و چگونه تشکری از خداوند خواهد توانست به جا آوردن حق مطلب باشد که به خود خدا، خدا حق کلمه را در پسر، همسر، پدر،  و رهبر همه را در وجود نازنین فرزند فاطمه بنت اسد به جا آورده است.
 
در جبین علی باید خواند، تنها چشمانی که آنقدر پاک باشند خواهند توانست بخوانند که شاه همه مردان، امیر همه مومنان، مقتدای مسلمین، و یعسوب الدین، امام المسلمین، قاتل الناکثین و القاسطین و المارقین، قائد غر المحجلین، مرتضی، رئیس الموحدین، نفس الرسول، امن الرسول، زوج البتول، سیف الله، امیرالبرره، قاتل الفَجَره، صاحب اللواء، قسیم الجنة و النار، سید العرب، عین الله الناظره، مظهر العجائب، والد السبطین، اسد الله الغالب، کلام الله الناطق، المحامی عن حرم المسلمین، وارث علم النبیین، وجه الله الزاهره، صالح المومنین، رحمة الله الواسعه، کشاف الکرب، صدیق الاکبر، هادی، فاروق الاعظم، باب المدینه العلم، خازن علم الله، میزان القسط، عروة الوثقی، مطهر، شاهد، نفس الله، حیاة العارفین، حبل الله المتین، صلوة المومنین، ولی المتقین، لسان الله، سید الوصیین، عون المومنین، بحر العلوم، ولد المحسنات، نعیم، ابن الصفا، و نبأ العظیم است.
  


آری علی آمد تا فخر آدمیان باشد و هدف از خلقت کُون و مکان. 
  


این روز عزیز را به همه دوستداران حضرت علی ابن ابیطالب (ع) تبریک گفته و برای همه دشمنان ایشان آرزوی کوری و شقاوت هر چه بیشتر مینمایم. 
   

 


 
توضیحات برخی از القاب و کنیه های امیرالمومنین حضرت امام علی (ع) 
  

الف - امیرالنَّحل 

- نحل زنبور عسل را گویند. شاعری گفته است:  

 

وِلایَتی لِاَمیرِ النَّحلِ تَکفینی       عِنْدَ الْمَماتِ وَ تَغْسیلی وَ تَکْفینی 

وَ طینَتی عُجِنَتْ مِنْ قَبلِ تَکوینی       مِنْ حُبِّ حَیدر کَیْفَ النارُ تَکوینی 

ولایت و دوستی من با امیر نحل       در وقت مرگ و غسل و کفن مرا کفایت میکند 

سرشت من پیش از آفرینشم با دوستی حیدر آمیخته       پس چگونه آتش مرا خواهد سوخت؟

 

علاّمه سبط ابن‏جوزی گوید: مؤمنان به زنبور عسل مانند، زیرا زنبور عسل چیز پاکیزه میخورد و چیز پاکیزه مینهد، و علی امیرمؤمنان است. ( تذکرة الخواص / 5.) 

امام صادق (ع) فرمودند: محققاً شما در میان مردم مانند زنبور عسل در میان پرندگان هستید. اگر پرندگان از محتوای درون زنبور عسل با خبر بودند یک زنبورعسل باقی نمیماند و همه را میخوردند، همچنین اگر مردم از محبّتی که شما از ما خاندان در دل دارید باخبر میشدند شما را با زخم زبانهاشان میخوردند و در نهان و آشکار به شما ناسزا میگفتند. خداوند رحمت کند بنده‏ای از شما را که بر ولایت ما باشد. ( بحارالانوار 24 / 112.) 

 ب- الأنْزَع‏البَطین 

- اَنزع از ماده "نزع" است به معنای کسی که موی جلوی سر او ریخته باشد، و نیز به معنای کنده شدن و بریده شدن از چیزی است از جمله از شرک و گناه. بطین از "بطن" است به معنای کسی که شکم بزرگ دارد، و نیز کسی که باطنش از علم سرشار است. 

رسول خدا (ص)  فرمودند: ای علی، خداوند تو را و خاندان و شیعیان و دوستان شیعیان تو را آمرزیده است، پس مژده باد تو را که تو اَنزع بطین هستی، از شرک بریده‏ای و از علم سرشاری. ( مناقب ابن‏مغازلی / 401.) 

علّامه سبط ابن‏جوزی گوید: او را بطین گویند، زیرا باطنش سرشار از علم بود، او خود میگفت: "اگر برایم بالشی تا کنند (بر آن نشینم و) همانا در تفسیر بسم‏اللَّه الرحمن الرحیم برابر یک بار شتر مطلب گویم"، و او را اَنزع گویند، زیرا از شرک بریده بود. ( تذکرةالخواص / 4.)  

ابن‏اثیر گوید: در وصف علی (ع) آمده که او انزع بطین بود. آن حضرت موی جلو سرش ریخته بود، و شکمی بزرگ داشت. و گویند: معنایش آن است که او از شرک بریده بود و باطن او از علم و ایمان سرشار بود. ( نهایه 5 / 42 ماده نزع.) 

ابن‏منظور گوید: تازیان ریختگی موی جلو سر را دوست میدارند، و چنین کسی را به فال نیک میگیرند. ( لسان العرب 8 / 352 ماده نزع.)
 

ج - یَعْسوب الدین  

- آن حضرت را یعسوب الدین و یعسوب المؤمنین نامیده‏اند، زیرا یعسوب ملکه زنبوران عسل است که از همه قویتر و هوشیارتر است، بر در کندو می‏ایستد و هر زنبوری که عبور میکند دهانش را می‏بوید، اگر بوی بدی از او بشنود میفهمد که از گیاه بدی استفاده کرده، پس او را دو نیم میکند و بر در کندو می‏افکند تا زنبورهای دیگر عبرت گیرند. 

علی (ع) نیز بر در بهشت می‏ایستد و دهان مردم را می‏بوید، هرکسی را که بوی دشمنی خود از او بشنود در آتش دوزخ می‏افکند. ( تذکرة الخواص / .) 

 د - ابوتراب 
- ابوتراب به معنای پدر خاک، یا دمساز خاک، یا پدر و رئیس خاکیان است. 

شاعر بزرگ، شیخ کاظم اُزری گوید: 

  

لَمْ تَکُنْ هذِهِ العَناصِرُ اِلّا       مِنْ هَیولاهُ حَیْثُ کانَ أباها 

"این عناصر (چهار گانه) از ماده او به وجود آمده‏اند       زیرا که او پدر عناصر است." 

 

شاعر توانا عبدالباقی افندی مصری گوید:  

 

یا اَبَاالْاَوصیاء اَنْتَ لِطه       صِهْرُهُ وَ ابنُ عَمِّهِ وَ اَخوهُ 

اِنَّ للَّهِ فی مَعانیکَ سِرّاً       اَکثرُ العالَمینَ ما عَلِموهُ 

اَنْتَ ثانِی الآباءِ فی مُنْتَهَی الدَّوْ       رِ وَ آباؤُهُ تُعَدُّ بَنوهُ 

"ای پدر اوصیا، تو داماد و عموزاده و برادر طاها (پیامبر خدا) هستی" 

"خدا را در وجود تو اسراری است که بیشتر مردم عالم نمیدانند" 

"تو در آخر دایره وجود (در قوس صعود) آن دومین پدر هستی که پدرانش فرزندان او بحساب می‏آیند" 

  

شیخ علاءالدین سکتواری در محاضرة الأوائل (ص 113) گوید: نخستین کسیکه به کنیه "ابوتراب" نامیده شد علی‏بن ابی‏طالب است، این کنیه را رسول خدا (ص) به او داد آنگاه که دید او بر روی زمین خوابیده و خاک بر پهلوی او نشسته است، از روی لطف و مهربانی به او فرمود: برخیز ای ابوتراب. و این محبوبترین القاب او به شمار می‏رفت، و از آن پس، به برکت نفس محمّدی این کرامتی برای او گردید، زیرا خاک خبرهای گذشته و آینده تا روز قیامت را برای او باز می‏گفت. این را بفهم که رازی است بی‏پرده. ( الغدیر 6 ص 337.) 

عبایة بن ربعی گوید: به عبداللَّه‏بن عباس گفتم: رسول خدا (ص) از چه رو علی (ع) را ابوتراب نامید؟ گفت: از آن رو که علی (ع) صاحب زمین و حجت خدا بر اهل آن پس از رسول خداست، و بقای زمین و آرامش آن به اوست، و از رسول خدا (ص) شنیدم می‏فرمود: چون روز قیامت شود و شخص کافر پاداش و نزدیکی و کرامتی را که خدای متعال برای شیعیان علی آماده نموده ببیند گوید: "ای کاش من ترابی بودم" یعنی کاش از شیعیان علی (ابوتراب) بودم. و این است معنای این آیه که کافر گوید: کاش من تراب (خاک) بودم. ( غایة المرام 1 / 58، و آیه در سوره نبأ / 40.) 

علّامه مجلسی در بیان این جمله گوید: ممکن است ذکر آیه  در اینجا برای بیان علت دیگری در نامگذاری آن حضرت به ابوتراب باشد، زیرا شیعیان او به جهت تذلّل بیش از اندازه و تسلیم بودن در برابر فرمانهای حضرتش تراب نامیده شده‏اند چنانکه
در آیه کریمه آمده
: و چون آن حضرت صاحب و پیشوا و زمامدار آنهاست ابوتراب نام گرفته است. ( بحارالانوار 35 / 51.)
  

  

 ه - امیرالمؤمنین 
- رسول خدا (ص) فرمود: اگر مردم میدانستند که علی از چه زمانی امیرمؤمنان نامیده شد هرگز فضائل او را انکار نمیکردند. وی آنگاه این لقب گرفت که آدم میان روح و جسد بود (و هنوز آفرینش او کامل نگشته بود)، و آنگاه که خداوند (در عالم ذر از آفریدگان اقرار گرفت و) فرمود: "آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: چرا". فرمود: "من پروردگار شما هستم، و محمّد پیامبر شماست، و علی امیر شما.". ( ینابیع المودة 2 / 63.) 

جابربن یزید گوید: به امام باقر (ع) گفتم: چرا امیرمؤمنان (ع) را بدین لقب نامیده‏اند؟ فرمود: زیرا
مؤمنان را آذوقه (علم و معرفت) میرساند، مگر نشنیده‏ای که در کتاب خدا (در داستان یوسف) فرموده:
وَ نَمیرُ أهلَنا " و خانواده خود را آذوقه میرسانیم؟! ( سوره یوسف / 65.)" ( بحارالانوار 37 / 293.)
 

امام صادق (ع) فرمود: آن حضرت به لقب امیرمؤمنان نامیده شده، و امیر از میرةالعلم است (خوراک علم رساندن)، زیرا عالمان از علم او بهره می‏برند، و علمی را که از او ستانده‏اند به کار
می‏گیرند.
( بحارالانوار 37 / 334.) 

عبدالمؤمن گوید: به امام باقر (ع) گفتم: از چه رو امیرمؤمنان را بدین لقب نامیدند؟ فرمود: زیرا آذوقه رسانی مؤمنان به دست اوست، اوست که آنان را خوراک علم میدهد. ( بحارالانوار 37 / 295.) 

هنگامیکه علی (ع) به دنیا آمد و رسول خدا (ص) به خانه
ابی‏طالب رفت، علی (ع) به وجد آمد و در چهره رسول خدا (ع) خندید و گفت: "سلام بر تو ای رسول خدا". سپس گفت: "به نام خداوند بخشاینده مهربان، تحقیقاً مؤمنان رستگار شدند، آنان که در نماز خود خشوع دارند". ( سوره مؤمنون / 1 و 2.) رسول خدا (ص) فرمود: تحقیقاً به سبب تو رستگار شدند، به خدا سوگند تو امیر آنهایی که از دانشهای خود به آنان خوراک معنوی میدهی، و به خدا سوگند تو رهنمای آنانی و آنان به سبب تو هدایت می‏یابند. ( شفاء الصدور، علّامه حاج میرزا ابوالفضل تهرانی / ص 76 و بحار 35 / 38.)  

 

اِشکال: از این اخبار استفاده میشود که علّت نامگذاری علی (ع) به امیرالمؤمنین آن است که مؤمنان از دست او خوراک معنوی می‏گیرند و او نیز خوراک معنوی آنان را تأمین می‏نماید، و این می‏رساند که امیر از میر گرفته شده و این خلافی روشن است، زیرا امیر بر وزن فعیل از کلمه امر که مهموزالفاء است گرفته شده، و میر اجوف یائی است و میان آنها در اشتقاق تناسبی وجود ندارد. 

پاسخ: پاسخ این اشکال همان است که علّامه مجلسی فرموده است که: "میره با کسره میم به معنای جلب کردن و فراهم آوردن طعام است ، و پاسخ این اشکال که مبدأ اشتقاق امیر با میر یکی نیست از چند وجه است: 

الف) این که قلب صورت گرفته باشد (جا به جایی حروف یا تغییر بعضی به بعض دیگر)، و این به چند جهت درست نیست و آن جهات روشن است. 

ب) آن که امیر فعل مضارع به صیغه متکلّم باشد، و آن حضرت این جمله را می‏فرموده (امیرالمؤمنین = مؤمنان را آذوقه می‏دهم) سپس عَلَم بالغلبه شده و به صورت اسم درآمده و حضرتش بدین نام مشهور گشته است، مانند تأبَّط شرّاً که جمله‏ای است که نام شخصی شده است. 

ج) مراد آن است که امیران دنیا را از آن رو امیر گویند که به پندار خودشان عهده‏دار تهیه خوراک و آذوقه و مایحتاج مردم در امر معاش آنهایند، و علی علیه السلام هم امیرمؤمنان است و امارتش در امری بزرگتر از امور فوق است، زیرا به آنان خوراکی می‏رساند که موجب حیات ابدی و نیروی روحانی آنهاست گرچه با سایر امیران در مورد میر جسمانی نیز شریک است، و این بهترین وجه است".( بحارالانوار 37 / 293.)
توضیح: این که در کلمه "قلب" صورت گرفته باشد، درست نیست، زیرا اولاً قلب خلاف قاعده ادبی است. ثانیاً اگر عین‏الفعل میر (یاء) به فاءالفعل انتقال یافته باشد می‏شود یمر، و وزن فعیل آن می‏شود: یمیر، و روشن است که مقصود ما حاصل نمی‏شود زیرا یمیر غیر از امیر است. و اگر منظور از قلب، قلب جوهری یعنی اِبدال باشد، باز هم درست نیست، زیرا دلیلی برای این قلب وجود ندارد. و این که امیر فعل مضارع باشد گرچه از وجه اول به واقع نزدیکتر است اما باز هم درست نیست، زیرا اگر فعلی به صورت اسم درآمد، بر اساس حکایت باید همیشه به یک صورت باشد و حرکت آخر آن تغییر نیابد، بنابراین باید همیشه أمیرالمؤمنین به صورت مرفوع خوانده شود در صورتی که می‏دانیم إعراب این کلمه به حسب عوامل مختلف تغییر می‏یابد. اما وجه سوم کلامی وجیه و قولی لطیف است که به اندکی توضیح نیاز دارد. توضیح آنکه: رسول خدا (ص) واسطه فیض خداوند به موجودات است و هر نعمت مادی و معنوی که به آفریدگان میرسد به واسطه آن وجود مقدس است. و از آن جهت که علی (ع) دروازه شهر علم و فقه و حکمت رسول خدا (ص) است، و نورش با نور آن حضرت یکی است و از منبع همان نور جدا شده و نفس و روح و جایگاه علم پیامبر (ص) است، و آن دو بزرگوار از یک پستان شیر معنا خورده‏اند، و هر دو از نور خداوند جدا گردیده‏اند، پس علی (ع) در همه فضائل و مناقب -جز نبوت- شریک رسول خدا (ص) است، بنابراین آن وجود مقدس نیز واسطه فیض خداست و برکات مادی و معنوی از مجرای آن امام بزرگوار به آفریدگان به ویژه به مؤمنان می‏رسد. از این رو می‏توان گفت که آن حضرت امیر و سالار مؤمنان است که مسئولیت فراهم آوردن آذوقه و خوراک معنوی مؤمنان به عهده اوست. 

 


  

لینکهای مرتبط:  

القاب و کنیه هاى امام على علیه السلام
القاب امام علی(ع) در قرآن 

القاب امام علی(ع)

نظرات 1 + ارسال نظر
sama یکشنبه 22 آبان 1390 ساعت 12:28 http://samavathost.com

تبدیل وبلاگ به سایت

http://www.samavathost.ir/news/specialhost.html

فقط با بیست هزار تومان

جهت مشاوره تماس حاصل فرمایید
09199047951 دهقانی

شرکت فناوری سماوات پردازش پویا

سلام
همین هم به زور به روز میکنم، فرصت کافی برای این کارها ندارم، تا خرخره زیر قرضم، اگه بیست هزار تومن داشتم اول قرضهام رو میدادم بعد به فکر بقیه قرضهام میافتادم
ممنون از شما و شرکتتون!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد