.: دل نوشته ها :.

.: دل نوشته ها :.

ترکیب و مخلوط تمام آنچه در توان برای ارائه داشته ام
.: دل نوشته ها :.

.: دل نوشته ها :.

ترکیب و مخلوط تمام آنچه در توان برای ارائه داشته ام

غروب جمعه گذشت و نیامدی...

غروب جمعه گذشت و نیامدی... باشد!

نخواه اینکه جهانم پر از بدی باشد 

      

امام زمان (عج)

 

      

خـودت حسـاب بکـن، احـتـمـال آمـدنـــت 

بـرای جـمـعـه‌ی بعـدی چه درصدی باشد؟! 

      

کجاست قطعیّت جمـعه‌ای که مـی‌آیـی؟ 

چــقـدر بـایــد بـا جــمعه « شایدی » باشد؟ 

    

دوباره هـفتـه‌ی زجـرآوری شـروع شــده 

بــر ایــن عــذاب نــبـاید که سرحدی باشد؟ 

      

نـبـــایـد آیــــا در جـاده‌هــــای آمــدنـــــت 

نـشـانی از « تو » و از « آمدن » ردی باشد؟ 

      

کجاست جمعه‌ی سبزی که صبح آن مثلِ 

هــمـان کـه حـرفـش را بـا دلـم زدی باشد؟ 

      

کجاست جمعه سبزی که بشـکـفد در آن 

گلی که عطر و شمیم‌اش «محمّدی» باشد؟  

      


      

شاعر: امیر اکبرزاده

منبع: راس کدام جمعه ساعت‌ها زنگ می‌زنند؟

نظرات 1 + ارسال نظر
منتظر شنبه 14 خرداد 1390 ساعت 10:37

غم مخور ایام هجران رو به پایان می رود
دوره ی زشتی وروزگار غم به پایان می رود

سلام

غم مخور، ایام هجران رو به پایان می‏رود
این خماری از سر ما می‌گساران می‏رود

پرده را از روی ماه خویش بالا می‏زند
غمزه را سر می‏دهد، غم از دل و جان می‏رود

بلبل اندر شاخسار گل هویدا می‏شود
زاغ با صد شرمساری از گلستان می‏رود

محفل از نور رخ او، نورافشان می‏شود
هرچه غیر از ذکر یار، از یاد رندان می‏رود

ابرها، از نور خورشید رخش پنهان شوند
پرده از رخسار آن سرو خرامان می‏رود

وعده‏ دیدار نزدیک است ‏یاران مژده باد
روز وصلش می‏رسد، ایام هجران می‏رود


باتشکر
.......خدا نگهدار.......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد