.: دل نوشته ها :.

.: دل نوشته ها :.

ترکیب و مخلوط تمام آنچه در توان برای ارائه داشته ام
.: دل نوشته ها :.

.: دل نوشته ها :.

ترکیب و مخلوط تمام آنچه در توان برای ارائه داشته ام

به دنبال پیکرم نباشید

جنگ دفاع مقدس ثامن الائمه

محمد در هفت سالگی پدرش را از دست داد و یتیمی را در دوران کودکی با تمام وجود احساس کرد. دوران ابتدایی و راهنمایی خود را به پایان رساند و دورة دبیرستان را تا سال سوم در برازجان و سپس در هنرستان کشاورزی فسا گذراند. فقر و فلاکتی که از طرف حکومت پهلوی، گرده اکثریت مردم را خرد کرده بود، برای خانواده آنها مضاعف بود. او در کودکی نبوغ و استعداد بالایی داشت و به خاطر همین هوش و استعداد از همان دوران راهنمایی مطالعات وسیعی داشت و از شم سیاسی بالایی برخوردار بود. در دوران راهنمایی اکثر ایدئولوژی‌های مکاتب و گروه‌ها را مطالعه کرده و در همان دوران توانسته بود با مطالعات وسیعی که داشت، دین اسلام را به عنوان ایدئولوژی برتر در بین مکاتب مختلف انتخاب کند. او در دوران دبیرستان فعالیت‌های خود را بر علیه رژیم وقت شروع کرد.

در حدود سال‌های 54-53 در ارتباط مستقیم با گروه‌های اسلامی از جمله فدائیان اسلام و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی بوده و تمامی تشریفات و اطلاعیه‌های آنها را جمع‌آوری و توزیع می‌نمود. وی علاقه شدیدی به امام داشت. در سال‌های 56-55 بیانیه‌ها و اطلاعیه‌ها و پیام‌هایی را که حضرت امام از طرق مختلف صادر می‌فرمود، به هر نحو ممکن جمع‌آوری و پخش می‌کرد. باتوجه به اینکه از نظر مالی بسیار در مضیقه بود، در روزهای تعطیل کارگری می‌کرد تا بتواند هزینه‌های تحصیل و امرار معاش خود را فراهم نماید. علی‌رغم همة مشکلات مالی، اطلاعیه‌های امام را تکثیر و به طور مخفیانه در سطح منطقه پخش می‌کرد. در حدود سال 56 گزارشی از فعالیت‌های وی را به ساواک دادند که از جمله آنها تکثیر اطلاعیه‌های حضرت امام و پاره کردن عکس شاه و برگزاری مراسم مذهبی و شعارنویسی روی دیوار بود که در همان سال تحت تعقیب قرار گرفت و به‌ناچار به شیراز و سپس به فسا رفت.خودش به مادر و دوستان نزدیکش گفته بود که اثری از او به دست نمی‌آید. به همین جهت به آنان توصیه کرده بود دنبال پیکرش نباشند 

او در آنجا فعالیت‌های سیاسی خود را چندین برابر کرد و با رژیم ستمشاهی دوباره به مبارزه برخواست و با تشکیل دادن گروهی که از جمله اعضای آن شهید عبدالعلی باسالار و گندمکار و برادران دیگر بود، شروع به برگزاری راهپیمایی برعلیه رژیم نمود. وی در سال 57 با همکاری دیگر برادران مبارز، راهپیمایی بزرگی را علیه رژیم شاه ترتیب داد که منجر به درگیری با عمال رژیم و کتک‌کاری گردید؛ ولی وی موفق به فرار از دست مأموران شد و مدتی را مخفیانه گذراند. در این هنگام، پاسگاه‌ها سخت در تعقیب او بودند. وی اطلاعیه‌های امام را در شیراز دریافت و مخفیانه به فسا و دشتستان می‌برد و در آنجا توزیع می‌نمود. تا پیروزی انقلاب همچنان در راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد. با پیروزی انقلاب به فسا برگشت و موفق شد در سال 58 تحصیلات خود را در دانشسرای کشاورزی به پایان برساند. در سال 59 به عضویت سپاه پاسداران شیراز درآمد و با شروع جنگ مسئول ستاد رسیدگی به امور جنگزدگان فارس گردید و سپس در اواخر سال 59 عازم جبهه‌های جنوب شد و بالاخره در عملیات ثامن الائمه در دهم مهرماه1360 مفقودالاثر گردید.

خودش به مادر و دوستان نزدیکش گفته بود که اثری از او به دست نمی‌آید. به همین جهت به آنان توصیه کرده بود دنبال پیکرش نباشند. پیکر مطهرش همچنان که خود گفته بود، برای همیشه مخفی ماند و هیچگاه تشییع نگردید و غریبانه و مظلومانه پس از 24 سال توسط بنیاد شهید، شهادت وی رسماً اعلام شد.

نظرات 1 + ارسال نظر

" به نقل از فرزند شهید "
بسم رب شهداء والصدیقین

شهیدان زنده اند ...
شهید والامقام حسین زارعی


شهید خسین زارعی در تاریخ 1/10/ 1340 در روستای تلخو از توابع کاکی دیده به جهان گشود. در حدود یک سالگی به علت قحط سالی در آغوش مادر به برازجان آمد. در دوران کودکی در محله حسین آباد زندگی می کرد دوران ابتدائی را تا مقطع تحصیلی پنجم دبستان سپری کرد. و در سن 12 سالگی مشغول به کار شد.و رانندگی لودررادر کنار رانندگان لودر آموخت.
درابتدای نوجوانی وارد مسائل سیاسی اول انقلاب شد . او در سن 15 سالگی عضو کمیته انقلاب اسلامی شد وهمکاری با آن نهاد انقلابی داشت. و مبارزه با منافقین وگروهک های تروریستی در سال را آغاز نمود.
در سن 18 سالگی ازدواج نمود.وحاصل این ازدواج دو فرزند پسر بود ودر همان سن در
جنگ تحمیلی در جبهه های حق علیه باطل شرکت نمودند
شهید حسین زارعی در عملیات رمضان دشت عباس (والفجر8) وچندین عملیات دیگر شرکت
داشت و سرانجام در تاریخ 27/9/1363 در سن 23 سالگی به علت مجروحیت در عملیات والفجر8 به درجه رفیع شهادت نائل گردید.


وصیت نامه:
شهید حسین زارعی در بخشی از وصیت نامه خود به مسائل زیر اشاره می کند.
پشتیبان ولایت فقیه باشید وحدت کلمه داشته باشید شجاعانه دربرابر دشمن ایستادگی کنید
وطن فروشی نکنید .همچنین تاکید بر حفظ حجاب و پوشش اسلامی می کند و اشاره به مکتب حضرت زینب و شجاعت ایشان می نماید.


از فعالیتهای وی می توان به مبارزه با منافقین و گروهک های تروریستی در سال 1360 و 1358 اشاره کرد
زندگی بسیار ساده ای داشت و خودش را وقف مردم می کرد و همچنین هیچ گونه حقوقی از سپاه و کمیته دریافت نمی نمود.
اخلاقیات شهید:
ایمان به خدا -پیروی از فرمان ولی زمان و انتخاب شهادت در راه خدا و زنده نگه داشتن راه شهدای کربلا
عملکردشهید در مسائل سیاسی:
ایشان روشن فکر و با علم واطلاع مسائل روز را پیگیری می کرد.درنماز جمعه وجماعات در مسجد وراهپیمایی ها شرکت فعال داشت. در عرصه اجتماعی بسیار کوچک نفس ومردم دوست بود ونسبت به فقرا همراهی و همدردی داشتند.

خاطره ای از صحنه نبرد:
ایشان در عملیات رمضان راننده لودر بودند ،شب عملیات محوری که انجام فعالیت بودند مین گذاری شده بود و ایشان متوجه عملیات مین گذاری دشمن بعثی می شوند
شهید با گفتن یا ابا صالح المهدی ادرکنی (عج) بلند می شوند لودر پر از خاک روی مین ها می گذارد دهانه محور را به اندازه بیل لودربه مسافت مورد نظر باز می کند که لشکر از آن عبور کند .دشمن متوجه می شود که محوربه وسیله بیل لودر باز شده ،یک تیربار روبه روی محوری که لشکرقصد عبور دارد قرار داشت . فرمانده لشکر به شهید زارعی مراجعه می کند
و از او می خواهد که تیر بارچی را نابود کند . شهید بیل پر از خاک را روی تیر بارچی تکان می دهد . بنابر این چراغ خاموش تیر بارچی را با صندلی و سنگرش نابود می کند...
و به یاری خداوند آن عملیات نیز به موفقیت پیوست.

http://up2.iranblog.com/images/dft2kbmwjzvdqhli7r7u.jpg

سلام
خیلی ممنون از مطلب زیباتون
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد