.: دل نوشته ها :.

.: دل نوشته ها :.

ترکیب و مخلوط تمام آنچه در توان برای ارائه داشته ام
.: دل نوشته ها :.

.: دل نوشته ها :.

ترکیب و مخلوط تمام آنچه در توان برای ارائه داشته ام

تصوف، خنجری بر قلب اسلام(4)

             بسم الله الرحمن الرحیم 

      

هدف بررسی و نقد عرفان باطل یعنی تصوف است.
امید است بتوانیم این حقیقت این فرقه را به حقیقت جویان معرفی نمائیم. 

      
     
                            

    
امام صادق(ع):
.....آنها(صوفیان) دشمنان ما هستند و هرکس بطرف آنها میل کند از آنهاست و با آنها حشر خواهد شد.
    
امام رضا(ع):
کسیکه از صوفیّه نزد او نام برده شود و آنانرا به زبان و دل انکار نکند از ما نیست و هرکه آنانرا رد کند، مانند این است که با کفار بین دو دست پیغمبر خدا جهاد نموده است. 

    
عقاید و تفکرات صوفیه
هر یک از فرق صوفیه و احکام خاصی دارند که شاید بعضی از آنها در سایر فرقه ها دیدنه نشود. به دلیل اینکه منشا و مبدا این احکام در تصوف قطب به عنوان رهبر صوفیان است لذا آداب و عقاید متفاوتی شکل گرفت.

    
ولایت در نزد صوفیه
ولایت از مختصات شیعه است و این ولایت مصطلح شیعه در غیر شیعه جایگاهی ندارد. در سقیفه پی بردند که از معنویت خالی است چرا که ولایت زعامتی و امامتی و تصرف تکوینی ندارد پس در زمان امام صادق علیه السلام اینها را در مقابل اهل بیت قرار دادند و مسائل معنوی را در قالب بزرگان و بعدها اقطاب صوفیه مطرح کردند تا ولایت و علم ائمه علیهم السلام را تحت الشعاع این جریان قرار دهند.
ولایت شیعی
1-ولایت محبت و مودت که واجب است و محبت ذوی القربی است که هم شیعه و هم اهل سنت آنرا قبول دارند.
2-ولایت امامت و یا ولاء امامت که ولایت تشریعی است که این ولایت را بر عده ای خاص از بنده گان عطا کرده و بر دیگران واجب است در امور دینی پیروی کنند. این نوع ولایت را نه اهل تسنن و نه تصوف ، هیچکدام قبول ندارند.
3-ولایت : زعامت ، یعنی رهبری سیاسی جامعه اسلامی که از طرف خداوند برای عده ای اعطاء شده که این ولایت و وصایت از آن علی علیه السلام 11 امام بعد از ایشان است و غیر اینها جایز است .
4-ولایت تصرف: که در خارج تاثیر گذار است که مخصوص دوازده امام است در زند شیعه که اهل تسنن قبول ندارد ولی شبیه همین در صوفیه است .

تعریف ولایت در نزد تصوف :
مقام ولایت عبارت است از رتبه فنای فی الله ، ولی در این مرحله در تجلی خداوند محو و مستهلک شده و به علت شکر و استغراقی که بر او عارض می شود تابعیت و عبودیت به حسب صورت(نماز و روزه) از او مرتفع می شود اما از نظر معنا او عین تابع و عابد است .
5-ولایت امامت و یا ولاء امامت که ولایت تشریعی است که این ولایت را بر عده ای خاص از بنده گان عطا کرده و بر دیگران واجب است در امور دینی پیروی کنند. این نوع ولایت را نه اهل تسنن و نه تصوف ، هیچکدام قبول ندارند.
مسئله ای که با شیعه منافات دارد اقسامی است که برای ولی قائل شدند :
قطب : مثل امام در نزد شیعه همیشه و در هر زمان یک نفر است. فناء فی الله و بقاء بالله دو قیدی است که برای قطب قائلند. بالاترین مراحل سیر و سلوک هم مال اینهاست .
افراد: سه نفر و گمانام هستند که کسی آنها را نمی شناسد.
اوتاد: جهار نفرند
بدلاء(ابدال): 7 نفرند
نجباء : 40 نفرند
نقباء: 300 نفرند
این مراتب در هیچ جای معارف شیعی به این سبک وجود ندارد . مسئله دیگر اینکه ولایت را اکتسابی می دانند که هر کس می تواند خودش را به قطبیت برساند در حالیکه در نزد شیعه فقط از طرف خدا منصوب می شود .
تصوف می گوید:
    
پس به هر دوری ولی قائم است
تا قیامت آزمایش دائم است
    
و
    
دست زن در دامن هر کو ولی است
خواه از نسل عمر خواه از علی است (مولوی)
    
ولایت در نزد تصوف بدعتی بیش نیست . در مورد ولایت دست به توجیه زدند و ذهبه به این قائل شدند که :
امامان ولایت کلیه شمسیه و اولیای صوفی ولایت جزئیه قمریه دارند . شاید مهمترین مسئله در تقابل تشیع و تصوف را بتوان در مساله ولایت دید.
با توجه به اینکه سران صوفیه در آغاز سنی مسلک بوده اند طبیعی می نماید که تن به ولایت اهل بیت ندهند. لذا برای انصراف از اهل بیت و جذب مردم تعریفی از ولایت ارائه دادند که با اعتقادات تشیع و مبانی روایی و حتی آیات قرآن در تعارض است .
هر چند بعدها در فرقه های شیعی تصوف سعی شد بین این دو تفکر جمع شود اما سران بسیاری از فرقه ها برای حفظ جایگاه خود به اندیشه این سران دامن زدند .
مهتمترین اندیشه سران این جریان مطرح کردن خود بجای ائمه علیهم السلام و نفی روایات و آیات بود. نمونه های بارز این جریان را در کلام حلاج، جنید، شمس و مولوی می توان دید.
شمس تبریزی با فریاد بر سر علمای عصر خود که غرق فنون و علوم روزند می گوید : تا کی بر زین بی اسب سوار گشته و در میدان مردان می تازند؟... و تا کی به عصای دیگران به پا روید؟! این سخنان که می گویید از حدیث و تفسیر و حکمت و غیره سخنان مردم آن زمان است .
که هر یکی در عهد خود به مسند مردی نشسته بودند و از خود معانی می گفتن و چون مردان این عهد شمایید اسرار و سخنان شما کو. بعضی کاتب و حی بودند و برخی محل وحی ، اکنون جهد کن که هر دو باشی ، هم محل وحی و هم کاتب وحی ، خود باشی(مناقب العارفین افلاکی ص 52)
در هیمن زمینه بایزید بسطامی می گوید : شما دانش خود را از سلسله مردگان فرا میگیرید در حالیکه ما معارف خود را از حضرت حق فرا می گیریم که همیشه زنده است و نخواهد مرد.(فتوحات مکیه ابن عربی ج1ص31)
البته در فرقه های فعلی نیز این جریان ادامه دارد شهرام پازوکی صوفی گنابادی می گوید : ولایت در تصوف با ولایت در تشیع شباهت فراوانی دارد .(عرفان ایران)
سپس فصلنامه عرفان ایران ارگان رسمی فرقه گنابادی می نویسد : اعتقاد به وجود امام به عنوان قطب عالم امکان با مفهوم قطب در تصوف تقریبا یکسان است (عرفان ایران ش7 ص33)
و یا می نویسد : قطب و امام هر دو مظهر یک حقیقت و دارای یک معنا و اشاره به یک شخص است(عرفان ایران ش 7 ص34)
البته این اندیشه ولایت چهارچوب خاصی ندارد و در هر زمان برای هر کس ممکن است . البته برخی از صوفیان معتقدند حکم ولایت از روایت امام زمان در مورد ولایت در زمان غیبت ناشی می شود که می توان گفت حداکثر به ولایت فقه یا فقیه می شود تعبیر کرد که آنهم در طول ولایت ائمه است و یقینا ولی فقیه شاگرد این مکتب و عامل اجرای فرامین فقهی است نه در عرض ائمه و به عنوان قطب عالم امکان.
    
    
توجه :
این مطالب ، مختصری بود از عقاید و تاریخچه تصوف ، باشد که مورد رضای حضرت حق قرار گیرد . یقینا برای شناخت بشتر مطالعات مفصلی نیاز است .
    
اسامی برخی ازکتب مورد نیاز :
    
1- درکوی صوفیان (محمد تقی واحدی)
2- سلسله های صوفیه ایران (نور الدین مدرسی چهاردهی )
3- تاریخ تصوف (آیت الله عمید زنجانی )
4- رازگشا (کیوان قزوینی )
5- عرفان سماع مولوی (مدرسی )
6- تشیع و تصوف (علامه معروف الحسنی )
7- در خانقاه بیدخت چه میگذرد (حاج شیخ محمد مدنی گنابادی) 

     

                                   
                                                      بزرگتر    
    
با تشکر
.......خدا نگهدار.......

نظرات 1 + ارسال نظر
ابراهیم شنبه 24 مهر 1389 ساعت 02:05 http://ebrahim300.blogsky.com/

سلام.این عکسی که گذاشتی فیلمش هست .خواستی بگو بهت بدم.خسته نباشی. از سازمان چه خبر

علیک سلام
فعلآ فلش ندارم!!!
یا بریز رو فلشت یا آدرس فیلم رو بده...حوصله آپلود ندارم
سرعت خیلی خیلی پایینه
از سازمان خوشیُ خبری نیست

با تشکر
.......خدا نگهدار.......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد