ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
واکنش امام جمعه تهران به مزاح حجت الاسلام قرائتی
پیش از این در سایتهای خبری از حجت الاسلام قرائتی نقل شده بود: «بسیار دوست دارم که روضه خوان خوبی باشم اما نیستم. همسرم میگوید اگر من بتوانم مردم را بگریانم و حجتالاسلام صدیقی بتواند مردم را بخنداند، امام زمان(عج) ظهور میکند».
حجتالاسلام والمسلمین کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران در پاسخ به این پرسش خبرنگار رسا که واکنش شما به مزاح حجت الاسلام والمسلمین قرائتی چیست، گفت: من معتقدم، هم ایشان مردم را گریانده است و من خودم با ایشان بوده ام، و هم گاهی من مردم را خندانده ام، بنابراین باید امیدوار باشیم حضرت زودتر تشریف بیاورند.
السلام علیک یا ام ابیها یا زهرا(س)
هر چه داریم از این مادر سادات داریم
غم نداریم که ما مادر سادات دارم
هر کجا عبادات و مناجاتی هست
هر چه باشد از این مادر سادات داریم
هر کجا سفره به پاشد بگویید آنجا
رزق و روزی ز کف مادر سادات داریم
به دل از روز قیانت نداریم حراس
چون که سایه به سر از مادر سادات داریم
هر کجا فتنه و آشوبی علیه ما شد
غم نداریم که ما مادر سادات داریم
اسئلک الدعا
سلام
گفت : در می زنند مهمان است
گفت: آیا صدای سلمان است؟
این صدا، نه صدای طوفان است
مزن این خانهء مسلمان است
مادرم رفت پشت در، اما
گفت:آرام ما خدا داریم
ما کجا کار با شما داریم
و اگر روضه ای به پا داریم
پدرم رفته ما عزاداریم
پشت در سوخت بال و پر، اما
آسمان را به ریسمان بردند
آسمان را کشان کشان بردند
پیش چشمان دیگران بردند
مادرم داد زد بمان! بردند
بازوی مادرم سپر،اما
بین آن کوچه چند بار افتاد
اشک از چشم روزگار افتاد
پدرم در دلش شرار افتاد
تا نگاهش به ذوالفقار افتاد-
گفت: یک روز یک نفر اما...
التماس دعا
در پناه حق
با سلام و عرض خسته نباشید.وبلاگتان از نظر محتوی و گرافیک عالی شده است.مطالبتان جالب و به روز است و به نظر من برای افرادی که اندک علاقه ای به مطالعه اینگونه موضوعات دارند مفید است.
موفق و سلامت باشید
سلام
نظر لطف شماست، بله؛ وبلاگ تا حدودی خوب شده ولی هنوز اون چیزی نیست که من میخوام
البته وبلاگ رو زدم شاید به این بهانه بتونم خودم رو اصلاح کنم و تاثیری بر خودم داشته باشه
در دلم بود که آدم شوم اما نشدم
بی خبر از همه عالم شوم امّا نشدم
بر در پیرخرابات نهم روی نیاز
تا به این طایفه محرم شوم اما نشدم
هجرت از خویش کنم خانه به محبوب دهم
تا به اسماء معلّم شوم اما نشدم
از کف دوست بنوشم همه شب باده عشق
رسته از کوثر و زمزم شوم اما نشدم
فارغ از خویشتن و واله رخسار حبیب
همچنان روح مجسّم شدم اما نشدم
سر و پا گوش شوم پای به سر هوش شوم
کز دَمِ گرم تو مُلهَم شوم اما نشدم
از صفا راه بیابم به سوی دار فنا
در وفا، یار مُسلّم شوم اما نشدم
خواستم برکنم از کعبه دل، هرچه بُت است
تا بَرِ دوست مکرّم شوم اما نشدم
آرزوها همه در گور شد ای نفس خبیث
در دلم بود که آدم شوم اما نشدم
درپناه حق
التماس دعا