ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
پسر یزید شیعه بود - پسر شیعه یزید - معاویة بن یزید بن معاویة
معاویه، پسر یزید بن معاویه، پس از مرگ یزید بالای منبر رفت و گفت:
ما ولی معاویة بن یزید بن معاویة صعد المنبر فقال: إن هذه الخلافة حبل الله و إن جدی معاویة نازع الأمر أهله، و من هو أحق به منه، علی بن أبی طالب، و رکب بکم ما تعلمون حتى أتته منیته فصار فی قبره رهینا بذنوبه، ثم قلد أبی الأمر، و کان غیر أهل له، و نازع ابن بنت رسول الله صلى الله علیه و سلم فقصف عمره، و انبتر عقبه، و صار فی قبره رهینا بذنوبه ثم بکى. و قال: إن من أعظم الأمور خسارة علینا علمنا بسوء مصرعه، و بئس منقلبه، و قد قتل عترة رسول الله صلی الله علیه و سلم و أباح الخمر، و خرب الکعبة، و لم أذق حلاوة الخلافة، فلا أذوق مرارتها، و لا أتقلدها، فشأنکم فی أمرکم، و الله، لئن کانت الدنیا خیرا فقد نلنا منها حظا، و إن کانت شرا فکفى ذریة أبی سفیان ما أصابوا منها.
این خلافت، ریسمان الهی است و جدم معاویه با علی(ع) که شایسته خلافت بود منازعه و جدال کرد. جدم معاویه، آن کارهای خلافی که انجام داد، رفت به درون قبر و با گناهانش در آنجا قرین است؛ سپس پدرم یزید آمد خلافت را تصاحب کرد و اهلیّت نداشت، و با فرزند دختر رسول الله(ص) نزاع و جنگ کرد و او هم رفت به درون قبر، چه بد جایگاهی رفته. ... عترت پیامبر اکرم(ص) را مظلومانه کشت و خمر را مباح دانست و کعبه را ویران کرد و شیرینی خلافت را نتوانست درک کند... از آنجائی که خلافت شایسته من نیست و حق اهل بیت (ع) است، حاضر نیستم آن را تصاحب کنم و ...
الصواعق المحرقة ابن حجر، ص134