ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
حکمرانان عباسى براى به دست گرفتن کارهاى امام هادی (ع) و عارى نمودن برنامه امام از هر گونه تاثیر به روشهاى زیرعمل می کردند:
1- صف آرایى در برابر امام هادی (ع) و به مبارزه طلبیدن ایشان(ع) از نظرعلمى.
در این مورد، نقشههاى آنها با شکست روبرو گردید زیرا چنانکه گفتیم، امام هادی (ع) پاسخ پرسش ها و استفتائات آنان را می داد.
2- کوشش در جلب امام و کشانیدن ایشان به طرف خود و نزدیک ساختن امام به دربار، تا افکار وى بى ثمر و بى تاثیر گردد و از پایگاههاى تودهاى خود دور افتد. مىتوان موضع امام(ع) را در پذیرفتن و اظهار موافقت براى حضور یافتن در سامره و همراهى با آنان چنین تفسیر کرد:
الف: حمله و فشار و اجبار تا مرز مرگ پیش رفت و مخالفت و امتناع آشکار امام از حضور در مجلس متوکل به این نتیجه منجر می شد که حکومت را بر ضد خود تحریک کند. ولی سیاست امام باعث شد که دولت به اهداف خود نرسد.
ب: امام(ع) می خواست از طرف سخن چین ها و افتراهاى بعضى از جاسوسان که خواستار گرفتارى و آزردن ایشان بودند، در امان باشد. امام(ع) مىخواست در برابر حکام طورى حرکت کند که شک و بیمى در دلها ایجاد نکند تا شاید بتواند فرصتى به دست آورد و در زمینههاى لازم به فعالیت پردازد و تحرک و کوشش را دوباره آغاز کند.
ج: امام(ع) شاید با زیستن در محیط طبقات حاکم و با نفوذ دولت مىخواست به این امر توفیق یابد که در میان آنان سخن حق را رایج گرداند واز موضع عادلانه خود دفاع کند و محبت، احترام و توجه آنان را به خود جلب نماید.
د- امام در آن هنگام این مساله را می دانست که اساساً حکومت عباسى، بر حسب و نسب مبتنى است و نسبت ها و پیوندهاى خانوادگى و مصالح شخصى و واسطه ها، پایه آن است. امام اندیشید که مىتوان از این واقعیت به سود اسلام بهره جست و کوشید تا از فشار و ستم نسبت به مردم خود کاسته و خطرهایى را که متوجه پایگاه های مردمی امام می شد را از آنها دور کند.