ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
.:مصاحبه ما با محمد جارا ؛ نوشیعه ای از کشور ساحل عاج:.
ساحل عاج در غرب آفریقا قرار دارد. این کشور حدود 18 میلیون نفر جمعیت دارد، که حدود 60 درصد مسلمان و 36 درصد مسیحی هستند
یکی از اساتیدم شیعه شد. من خیلی با ایشان رابطه داشتم. استادم پس از آنکه شیعه شد، واژه "المهتدی" را هم به فامیلش اضافه کرد. ایشان الان از شیعیان معروف ساحل عاج است.
همین امر باعث شد مدیر مدرسه استادم را از مدرسه اخراج کند. بعد این استاد، خودش، یک مدرسه ساخت. من نمیدانستم اعتقادات شیعه چیست. هیچ اطلاعی نداشتم، فقط شنیده بودم شیعیان حضرت علی را عبادت میکنند و حضرت علی را از پیامبر بالاتر میدانند.[ که اینها اطلاعاتی نادرست بود ] من با همین استادم که شیعه شده بود، صحبت کردم و راجع به تفاوتهای شیعه و سنی سؤال میپرسیدم.
استادم کتاب «ثم اهتدیت؛ آنگاه هدایت شدم» و «المراجعات» را به من داد. من این کتابها را مطالعه کردم و سؤالاتی که برایم پیش میآمد، در مدرسه از استادانم که سنی بودند، میپرسیدم. البته هیچ کس به جز استادم نمیدانست که من کتابهایی راجع به شیعه مطالعه میکنم. بعد من گزارش سؤالات خودم و پاسخی را که استادانم در مدرسه به من داده بودند را به استادم المهتدی میدادم.
من خیلی سؤال میپرسیدم. درباره وضو، اینکه چرا شیعه میگوید الهم صل علی محمد و علی! راجع به امام مهدی و غیبت طولانی ایشان و اینکه اگر هست پس چرا دیگران به ما نمیگویند، سؤال اصلی و مهم من در این میان فرق شیعه و سنی به طور کلی و به خصوص درباره امامت بود.
ایشان یک بار داستان غدیر را از جلد چهارم «مسند احمد بن حنبل» برای من تعریف کرد. بعد من از سر کنجکاوی به سراغ یکی از استادان دیگرم رفتم و از او پرسیدم که آیا پیامبر در آخرین حجّش امام علی را به عنوان امیر همه مسلمانان معرفی و اعلام کرده است؟ ایشان گفت نه، اصلاً چنین چیزی در تاریخ اتفاق نیفتاده. من با تعجب تکرار کردم اتفاق نیفتاده؟ ایشان ادامه داد اگر هم اتفاق افتاده باشد، پیامبر فرموده اند علی دوست من است، همین!
من دوباره پرسیدم آیا پیامبر مردم را در آفتاب داغ جمع میکند که بگوید این آقا دوست من است؟ آیا عقل انسان این مطلب را قبول میکند؟ که ایشان جوابی به من نداد.
بعد که من شیعه شدم، ایشان به من ایراد گرفت و اعتراض کرد که چرا شیعه شده ای؟
من به او گفتم شما خودتان مرا شیعه کردید، چون جواب سؤالات من را ندادید. من در برابر عقل خودم مسئولم.
« منبع : abna.ir (با اندکی تصحیح در عبارت) »