ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
سلام بر کفشهای کهنهات که مایه کرامت شیعهاند.
سلام بر عبای پر وصلهات که سبب شرافت شیعهاند.
سلام بر دستهای پینه بستهات که بوسه گاه ملائک مقرّب خداست...
سلام بر بازوان تنومندت وقتی خیبر را از جای برکندی.
سلام بر تو وقتی که در حلقه کوچک دستان کودکی یتیم جای میگرفتی!
سلام بر دستان یداللّهیات وقتی در خندق، «عمر بن عبدود» را به خاک افکندی و بر سینه او نشستی.
سلام بر تو وقتی برای دلخوشی طفلی بیسرپرست، مرکب او شدی و او را بر دوش خود نشاندی!
سلام بر تو وقتی در «لیلة المبیت» در بستر محمد(ص) خوابیدی و به استقبال مرگ رفتی و مرگ از ابهت تو گریخت.
سلام بر تو وقتی ریسمان به گردن به مسجدت میبردند و تو برای رضای خدا خاموش بودی!
سلام بر تو وقتی از هیبت ذوالفقارت دشمنان دونت برهنه شدند تا در پناه سپر حیایت حیاتشان محفوظ بماند.
سلام بر تو وقتی همسرت را پیش چشمانت سیلی زدند و ذوالفقارت برای حفظ دین محمد(ص) در غلاف بود!
سلام بر تو وقتی در مشرق دستان پیامبر خدا در غدیر بوسعت عالم طلوع کردی
سلام بر تو وقتی استخوان در گلو و خار در چشم یک ربع قرن آفتاب خانهات بودی!
سلام بر تو وقتی اوّلین گرویده به دین محمد (ص) بودی
سلام بر تو وقتی چهارمین خلیفه بعد از محمد(ص) شدی! (درحالیمه اولین امام و ولی بعد از او بودی)
سلام بر تو وقتی چشم فتنه را در آوردی در حالی که هیچ کس دیگری قادر بر آن نبود
سلام بر تو وقتی در کوچه های کوفه توشه نان و خرما بر دوش طعام درماندگان را شبانه قسمت میکردی!
سلام بر تو وقتی داماد رسول خدا شدی
سلام بر تو وقتی نگین انگشتری حضرت خاتم (ص) را شبانه در خاک تیره پوشاندی!
سلام بر تو وقتی که جهان اسلام در چمبره حکومت عدالت پرورت بود
سلام بر تو و قتی در دادگاه اسلامی کنار مرد مسیحی نشستی و قاضی رأی بر ضد ّ تو داد و تو بیهیچ مقاومتی به حکم او تن در دادی!
سلام بر تو وقتی خزانه دار اموال جهان اسلام بودی
سلام بر تو وقتی که آهن گداخته در دست برادر نیازمندت عقیل گذاشتی تا به سوی بیت المال دراز نشود!
سلام بر تو وقتی که مشعل عدالت را بر افروختی
سلام بر تو وقتی شمع بیت المال را خاموش کردی!
سلام بر آه
سلا بر چاه
سلام بر نان جو
سلام بر نمک
سلام بر فدک...
یا مجمع الاضداد
سلام بر تو روزی که در کعبه، زاده شدی و روزی که در محراب، زندگی فانی را وداع گفتی و روزی که «قسیم النّار والجنة» خواهی بود.
از مکه نسیمی به سماوات وزیده است
از کعبه خمی می به خرابات رسیده است
مقصود دعا روح مناجات رسیده است
از عرش خدا عین عبارات رسیده است
جز دست علی کیست نگهدار ضعیفان؟
جز دست علی کیست نگهدار ضعیفان؟
یا علی(ع)
حیدر کرار مستت میشویم
همچو مالک پای بستت میشویم
سلام
عاشق اصل ولایت گشته ایم
واصل و صل و صایت گشته ایم
«وال من والا»ست در خم غدیر
عشق ما مولاست در خم غدیر
حیدر کرار، مستت می شویم
همچو مالک، پای بستت می شویم
عمر ما در جذبه نازت گذشت
در عروج سرخ پروازت گذشت
بیعت خورشید را باور کنیم
از می حب علی ساغر کنیم
این غدیر خم، خم اهل ولاست
می فروشی شیوه اهل صفاست
ما سبکبالان کوی حیرتیم
وارثان ذوالفقار غیرتیم
شیعه را تفسیر خون باید نمود
درد و داغ و عشق در دشت شهود
خون ما جاری است در رگهای دشت
سبزه ها سرخند در پهنای دشت
خون، بهای عشق بازی می شود
خون مقام تکنوازی می شود
مکتب ما مکتب خون است و بس
مکتب گلهای گلگون است و بس
هر که را زخمی نباشد شیعه نیست
شیعه بی درد آیا هست؟ کیست؟
ممنون از اینکه به ما سر زدید
باتشکر
.......خدا نگهدار.......
سلام
من هم شما را لینک کردم
سلام
ممنون از لطفتون
منتظر بازدیدهای بعدی شما هستیم
باتشکر
.......خدا نگهدار.......
وبلاگ خوبی داری موفق باشی
سلام
خواش میکنم
خوبی از خودتونه
باز هم به ما سر بزنید
باتشکر
.......خدا نگهدار.......
سلام
خوبی رضا؟
با کلاس لویزان، مسجد کنی و روح اله جمشیدی آشنایی داری؟
سلام
نه!!!
در مورد مسجد کنی یکی رو میشناسم که مبتونم بهت خبر بدم
میام وبلاگت میگم
باتشکر
.......خدا نگهدار.......