.: دل نوشته ها :.

.: دل نوشته ها :.

ترکیب و مخلوط تمام آنچه در توان برای ارائه داشته ام
.: دل نوشته ها :.

.: دل نوشته ها :.

ترکیب و مخلوط تمام آنچه در توان برای ارائه داشته ام

شعر طنز در مورد عمل زیبایی گوش الاغی - رواج یک خریت الاغ گونه

شعر طنز در مورد عمل زیبایی گوش الاغی

رواج یک خریت الاغ گونه


 متأسفانه اخیرا عمل زیبایی جدیدی موسوم به عمل «گوش الاغی» در میان جوانان مرفه ایرانی رواج یافته و خبر آن به صورت گسترده در رسانه‎های بیگانه انتشار یافته است.
در این عمل زیبایی، با برش قسمت بالایی گوش و سپس بخیه زدن، آن را تیز و به گوش الاغ شبیه می‌کنند؛ اقدامی که در نتیجه آن و با تغییر فرم طبیعی گوش، بازگشت به حالت اولیه ناممکن می‌شود.

آدمی آنقدر احساس خَریّت می‌کند
با عمل خود را جدا از آدمیت می‌کند

گرچه از اول فقط شکلش شبیه آدم است
گوئیا در باطنش حسّ خَریّت می‌کند

گوش خود را می‌کشد تا مثل خَر خوشگل شود
چون خیال خَر شدن دارد، خَریّت می‌کند
 
ادامه مطلب ...

او قصد آب داشت؛ وگرنه برادرم

هر قطره ی مشکش، آبی ز حیات است
شرمنده ز شرمندگیَش، آب فرات است

*******************


تیری که از تجلّی تو پر درآوَرد
پس می‌رود ز پشت سرت سر درآوَرد

با تکه تکه کردن جسم تو؛ کوفه خواست
از پا مرا ز داغ برادر درآورد

او قصد آب داشت؛ وگرنه برادرم
با حمله‌ای دمار ز لشگر درآوَرد 

ادامه مطلب ...

معامله با خدا - استاد سازگار

معامله با خدا

استاد سازگار

 

گمان مدار که گفتم برو، دل از تو بریدم
نفس شمرده زدم، همرهت پیاده دویدم

محاسنم به کف دست بود و اشک به چشمم
گهی به‌ خاک فتادم، گهی ز جای پریدم 

ادامه مطلب ...

نیزه‌زار آمده‌ام یا تو پر از نیزه شدی؟

نیزه‌زار آمده‌ام یا تو پر از نیزه شدی؟


نگاهش کهکشان را تاب می داد

شب تاریک را مهتاب میداد

                                                اگر یک دست در تن داشت عباس

                                                تمام کربلا را آب میداد

گر نخیزی تو زجا، کار ِحسین سخت تر است
نگران حَرَمَم ، آبرویم در خطر است

قامتِ خم شده را هر که ببیند گوید:
بی علمدار شده، دستِ حسین بر کمر است

داغ اکبر رمق از زانوی من بُرد ولی
بی برادر شدن از داغ پسر سخت تر است 
ادامه مطلب ...

دانلود کلیپ رائفی پور - طایفه منتظران + متن شعر

دانلود کلیپ رائفی پور
طایفه منتظران + متن شعر
طایفه منتظران

هرکه در طایفه منتظران جا دارد
چشم امید به بیداری فردا دارد

ما که یک عمر دم از یاری مولا زده ایم

گرچه گفتیم، ولی وقت عمل جا زده ایم

  

ادامه مطلب ...

عاشفانه ای از همسر یک شهید

شعری عاشفانه از همسر یک شهید

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست

می نشینی روبرویم، خستگی در می کنی
چای می ریزم برایت، توی فنجانی که نیست

باز می خندی و می پرسی که حالت بهتر است؟!
باز می خندم که خیلی، گرچه می دانی که نیست
 

ادامه مطلب ...

دست مجروح آقا را به سینه فشرد و با گریه گفت، ابوالفضل مایی!

دست مجروح آقا را به سینه فشرد و با گریه گفت، ابوالفضل مایی!

او واقعا شیفته مقام معظم رهبری بود. شنیدم تابستان سال 65 که آقا به تبریز رفته بود، دست مجروح آقا را به سینه فشرده بود و سخت می‌گریست و با دلی پر احساس گفته بود؛ "ابوالفضل مایی"!
محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی نوست: امروز، روز آغاز دفاع مقدس و تکریم یاد امام (ره)، شهدا و جانبازان و ایثارگران و آزادگان است. انقلاب ما یک انقلاب الهی بود، سر جنگ با کسی نداشت و خود را برای یک نبرد خونین تن به تن برای گسترش مرزها آماده نکرده بود. انقلاب ما یک انقلاب وحیانی بود و همانند انقلاب انبیای الهی قبل از ورود از برج و باروها از دیوار قلب‌ها وارد می‌شد و استقرار و جایگاه منطق انقلاب در فطرت انسان‌ها بود. به همین دلیل بزرگ‌ترین تهدید برای قدرت‌های جهانی و قدرت‌های منطقه‌ای بود.هیچ کس باور نمی‌کرد در ظهر روز 31 شهریور سال 59 از هوا، دریا و زمین میهن اسلامی ما مورد تجاوز نظامی قرار گیرد و کیلومترها در غرب و جنوب به تصرف دشمن بعثی که مستظهر به پشتیبانی آمریکا و شوروی و ده‌ها ارتش تابن دندان مسلح منطقه‌ بود، در آید. همزمان با این یورش وحشیانه، جریان نفاق، کفر و الحاد در یک اتحاد شیطانی شروع کردند از پشت خنجر زدن به ملت. آنها زیر پرچم لیبرالیسم، خون‌ها ریختند، سرها بریدند، بدن‌ها قطعه‌قطعه کردند. انفجار خونین حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر سال 60 و شهادت شهید بهشتی سیدالشهدای انقلاب اسلامی با 72 تن از یاران با وفای امام و انفجار دفتر نخست‌وزیری و شهادت رجایی رئیس‌جمهور و باهنر نخست وزیر و شهدای محراب و17 هزار نفر از مردم بی‌گناه ایران که جزء شهدای ترور محسوب می‌شوند، فضای خونین آن روزگاران را تصویر می‌کرد.
 
ادامه مطلب ...

سلام حضرت دلبر، سلام قرص قمر...!

سلام حضرت دلبر، سلام قرص قمر...!


زن چای را جلوی مرد گذاشت و پرسید: دکترا چی گفتن؟ مرد نگاه خسته‌اش را به زن دوخت و گفت: باید ببریمش آزمایش. زن، گوشه‌های روسری‌اش را به صورت کشید و گریست: چی به سر دخترم اومده؟

مادر، مشهد کجاست؟ زن چای را جلوی مرد گذاشت و پرسید: دکترا چی گفتن؟ مرد نگاه خسته‌اش را به زن دوخت و گفت: باید ببریمش آزمایش. زن، گوشه‌های روسری‌اش را به صورت کشید و گریست: چی به سر دخترم اومده؟
مرد، چای را در نعلبکی ریخت، و در حالی که حبه‌ای قند به دهان می‌گذاشت، گفت: دل با خدا دار، زن! دختر، در چهارچوب در ایستاده و سلام کرد، مرد آخرین جرعه چایش را سر کشید و به صورت دختر، خندید: سلام دخترم کجا بودی تا این موقع؟ دختر، خودش را به آغوش خسته او انداخت، و موهای بلندش،همچون موج، بر بازوی پدر ریخت. 
ادامه مطلب ...

شعر بسیار زیبا در مورد دینداری برخی از ما !!!

شعر بسیار زیبا در مورد دینداری برخی از ما !!!

شعر بسیار زیبا در مورد دینداری برخی از ما که نکات جالبی دارد، انشاء الله که جزو هیچکدام از اینها نباشیم و اگر خدای نکرده بودیم ، پس به خود بیاییم و توبه نموده و اسلام درست را اجرا و ایمان واقعی را به قلبهایمان راه بدهیم.

.: البته دقت شود؛ هرکسی را نمیتوان در این مضمون قرار داد و صرفاً هر کس خود را بسنجد :.

 

  

*****
 
آنقدر صفا کرد، صفا یادش رفت
قربان مونا رفت، مِنا یادش رفت
 
بازار بزرگ مکه را دید و دوید
حاجی بغل خدا، خدا یادش رفت
  

ادامه مطلب ...